ولی الله شجاع پوریان مشک آن است که خود ببوید

انتخاب 29 اردیبهشت در ایستگاه دوم
یک سال ازانتخابات 29 اردیبهشت 1396 گذشت و جریان اصلاح‌طلب برای یک دوره چهارساله دیگر خود را در مسند اجرایی کشور تثبیت کرد. سال پیش در چنین روزی رای اعتماد مردم به اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورای اسلامی شهر تهران تبلور یافت و مسولیت سنگینی بر دوش اصلاح طلبان نهاده شد. اصلاح‌طلبانی که گرچه در سال‌های پیش نقشی در تصدی مناصب حاکمیتی نداشته‌اند، اما هرگاه که پای انتخاب مردم در میان بوده، به دلیل باورها، اصول و اعتقاداتشان مقبول مردم واقع شده‌اند. آنان باید قدر این اعتماد عمومی را بدانند و برای تحقق مطالبات رای‌دهندگان در فرصت زمانی پیش رو تلاش کنند.
اما اگر وعده‌های اصلاح‌طلبان همچون فسادستیزی، شایسته‌سالاری، آزادی بیان، شفاف‌سازی، کارآمدی، توسعه و رفع دغدغه‌های معیشتی، سیاسی، اجتماعی مردم جامه عمل نپوشند و مشخص شود که اصلاح‌طلبان قصد یا توان تحقق این شعارها را ندارند، حمایت مردمی از آنان در صحنه‌های انتخابی نیز به پایان خواهد رسید؛ زیرا مردم عقد اخوت و همبستگی همیشگی با کسی نبسته‌اند و برای آنان هدف‌ها و خواست‌های عمومی و انسلنی بر هر شخص و جناح یا خط فکری برتری دارد. برای آنان که گمانی غیر از این دارند، شعر زیبای وحشی بافقی را یادآور می‌شوم که می‌گوید: تو مپندار که عشق از دل محزون نرود/آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود/این محبت به صد افسانه و افسون نرود/چه گمان غلط است این، برود، چون نرود. به یقین هنگامی که اصلاح‌طلبان قدرت را در قوه مجریه یا مقننه در دست داشته‌اند، از محدودیت‌هایی برخوردار بوده و مردم نیز به‌خوبی این محدودیت ها را لمس کرده‌اند، اما این دلیل نمی تواند توجیه‌گر ناکارآمدی آن‌ها شود و از این رو، اگر در این دوره که اصلاح‌طلبان بسیاری از نهادهای مهم قدرت را در اختیار دارند، نتوانند خروجی و عملکرد قابل قبولی از خود ارائه دهند، برای جلب اعتماد مجدد مردم راه آسانی در پیش نخواهند داشت. آنچه صف‌های طولانی 29 اردیبهشت را رقم زد و تکرار خواهد کرد، وعده و وعید یا شعارهای زیبا و خوش آب و رنگ نبود و نیست، بلکه ایمان و اعتقاد مردم به سلامت و توان کسانی بوده و هست که این شعارها را مطرح کردند و این که می‌توانند در دوره‌های چهارساله تحولی را در جامعه رقم بزنند.
در این میان، نقش شورای اسلامی شهر تهران و مدیریت شهری تهران به عنوان اصلاح‌طلب‌ترین نهاد در کشور اهمیت ویژه‌ای دارد. انتخاب یکدست فهرست امید توسط شهروندان تهرانی باید با اجماع، تفاهم و موفقیت شورا و مدیریت شهری پاسخ داده شود؛ اجماعی که خوشبختانه در انتخاب دکتر نجفی و مهندس افشانی از سوی شورا تبلور یافت و انتظار می‌رود با تداوم آن در سه سال پیش رو، برای کلانشهر تهران و شهروندان تهران آثار ارزنده و سودمندی به همراه داشته باشد.


از آن‌جا که یکی از مهم‌ترین مولفه‌هایی که مردم را به اصلاح‌طلبان راغب و مایل می‌کند، پاک‌دستی و فسادستیزی آن‌ها است، بزرگان اصلاحات باید برای پاسداری از این سرمایه اجتماعی تلاشی دوچندان کنند. هرچند نهادهای بازرسی و نظارتی متعددی برای رسیدگی به تخلفات احتمالی وجود دارند، اما بزرگان جریان اصلاحات می‌توانند با تشکیل یک کمیته ویژه مبارزه با فساد در این اردوگاه وبا تکیه بر مشاهدات، مستندات و رصدهای مردمی و برخورد قاطع و بدون تعارف با هرگونه تخلف، رانت‌ و بی‌ضابطگی، این سرمایه اجتماعی را حفظ کنند و ارتقا ببخشند. این کمیته می‌تواند شامل چهره‌های مردمی و مقبول اصلاحات در دایره‌ای خارج از مدیران شهری و مسئولان منتسب به اصلاحات باشد که در صورت تشکیل و راهبری درست، بی هیچ شک می‌تواند در بستن منافذ فساد و جلب و ارتقای اعتماد عمومی موفق گردد.
نکته مهم دیگری که ممکن است محل چالش و آسیب در اردوگاه اصلاح‌طلبان شود این است که که با انتخاب شهردار جدید، موج تازه‌ای از رایزنی‌ها برای اعمال تغییرات در بدنه مدیران شهرداری راه خواهد افتاد. ناگفته پیداست که شهروندان تهرانی، صرفنظر از این‌که چه کسانی بر مسند امور هستند، در پایان چهارسال به عملکرد اصلاح طلبان نمره می‌دهند و اگر این فرصت اندک نیز صرف سهم‌خواهی و چالش‌های درون‌خانوادگی شود، زیان آن متوجه همه اصلاح‌طلبان خواهد شد. گفتمان اصیل اصلاحات دارای مدیران و شخصیت‌های نخبه، کاردان و کارامدی است که هرکدامشان شایسته حضور در مناصب کلان هستند؛ اما لازم است محدودیت‌ها را نیز در نظر گرفت و با تشریک مساعی، تفاهم، همدلی و تعاملات با شهردار جدید، هدف اصلی ، ارائه کارنامه‌ای قابل قبول برای رای دهندگان باشد.